شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
سوغات سامرا...
زائر خسته و دلآزرده
تا که از دور سامرا را دید
همهی غصهها و غمهایش
رفت و خورشید آشنا را دید
السلام علیک ای دو غریب...
السلام علیکما مسموم...
پس شکوه حریم سامره کو!؟
السلام علیکما مظلوم…
پدر خوب حضرت مهدی
در جوانی شبیه مادر خود
تک و تنها میان لشگرها
غصهدارِ نبودِ گوهر خود…
جگرش مثل شعله میسوزد
مرهمی بر غروبِ آقا نیست
غربت از نام حضرتش پیداست
راز تنهائیِ حسنها چیست؟
تا که از درد بر زمین افتاد
یاد پهلوی مادرش افتاد
فکر یک کوچه و در و یک میخ...
فکر آن غصه در سرش افتاد
پسرش جای جعفر کذاب
آمد از ره به سوی بالینش
السلام علیک یا ابتاه…
به فدای نماز و تلقینش…
روی خاک و بدون غسل و کفن
جسم بابای حضرت سجاد
و نمازی که ماند و خوانده نشد
زیر سم ستور و ای فریاد…
شعر اشعار روضه شهادت امام حسن عسکری - حسین کریمی - شعر ااشعار سامراا زیارت