معرفی کتاب خصائص الحسینیه
نویسنده کتاب الخصائص الحسینیه، آیتالله حاجشیخ جعفر شوشتری
است. او در سال 1230 هـ. ق متولد و در سال 1303 هـ. ق در زادگاهش جانبهجان آفرین
تسلیم کرد.
حاجشیخ عباسقمی درباره او میگوید: «جلالت شأنش
زیاده از آن است که ذکر شود.
کسی که به کتاب «منهجالرشاد» آن بزرگوار مراجعه
کند، خواهد دانست که در چه درجه و مقامی بوده است؛ در وعظ و تذکر مردم، در تحقیقات
شریفه و اطلاع بر دقایق و اشارات مصائب و آثار اطائب. مصنفات مشهوره او در فن وعظ
و تذکر و مصائب اباعبدالله از این امر خبر میدهد. شیخ ما محدث نوری نورالله مرقده
در کتاب «دارالسلام» از ایشان مدحی بلیغ کرده است.» (فوائد الرضویه، ص 67.)
هر چند شیخ جعفر شوشتری را نباید نخستین فراهمآورنده
خصائص (اختصاصات) دانست و پیش از او نیز بزرگانی چون سیدرضی، حاکم حکانی و ابنبطریق
نیز خصائص ائمه نگاشتهاند.
اما باید کمال خصائصنویسی را در آثار شیخ جعفر
شوشتری جست؛ چرا که خصائصنویسی در آثار ایشان علاوه بر جنبههای نظری با جنبههای
عملی- رفتاری و اخلاقی نیز مرتبط شده است.
ضمن آنکه ایشان خصائص را در بستر مصیبتخوانی ارائه
و این امر یعنی مصیبتخوانی را به نحوی برگزار میکرده که حاوی تأثیر فراوانی بر
مخاطبان بوده است.
در ابتدای کتاب شیخ ابتدا خویش و مؤمنان را به
پرهیزگاری و مرگاندیشی که البته وجه غالب اندیشه خود او نیز بوده است، خوانده و
سپس راههای رهایی از نفس و شیطان و دنیادوستی را برشمرده است.
این طرق که در ایمان و عمل صالح مختصر است در نظر
ایشان به نحوی با مصیبت اباعبدالله مرتبط میشود.
ماتمزدگی به هنگام رسیدن محرم و مرگاندیشی در وجه
مثبت آن در نظر شیخ زمینه ایمان و در نتیجه عمل صالح را به نحو مناسبتری فراهم میآورد.
«الخصائص الحسینیه» را صادق حسنزاده با عنوان «امامحسین(ع) اینگونه بود» به
فارسی برگردانده و انتشارات آلعلی(ع) قم نیز آن را به زیور طبع آراسته است.
بخشی از مقدمه خواندنی کتاب:
... حالت چهارم : وسایل حسینى کارسازتر و داراى خصوصیتى ویژه است .
در حال خوف و یاءس غوطه ور بودم که ناگهان اندیشه
تقرب به ائمه علیهم السلام به من دست داد و دیدم که جلیل ترین وسایل از نظر فایده
و عظیم ترین از نظر ثواب و پاداش ، و عمومى ترین ، شامل ترین و فراگیرترین همه از
نظر حقیقت و منفعت و از جهت درجه و مقام ، همانا وسایل حسینى ، سید جوانان اهل
بهشت ، والد ائمه معصومین و سرور مظلومان ، حضرت ابا عبدالله الحسین فرد و امتیازى
مخصوص است که حتى شامل افضل از ایشان هم نمى شود؛ چرا که تفاوت در فضیلت مقامى است
، و اتحاد انوار و طینت آنها، مقام و خصوصیتى دیگر.
پس در توسل به حسین علیه السلام ، در روى آوردن به
درگاه خداوندى ، خصوصیتى یافتم ، چرا که آن حضرت درى از درهاى بهشت و کشتى نجات و
چراغ هدایت است .(2) و با اینکه مقام نبوت و همه ائمه علیهم السلام درهاى بهشتند،
لکن باب الحسین ، براى روندگان وسیع تر است .
همه ائمه علیهم السلام کشتى هاى نجاتند، اما کشتى
حسینى در میان موج ها و طوفان ها سرعت بیشترى دارد و آسان تر به ساحل نجات مى رسد.
همچنین همه امامان چراغ هدایتند، ولى محدوده استضائه به نور حسین علیه السلام وسیع
تر است . در این حال بود که به نفس و شرکاى آن گفتم نم به سوى درهاى حسینى بشتابید
و به سلامت و اطمینان خاطر وارد آن شوید و به نام پروردگار سوار بر کشتى حسینى
شوید که خداوند آمرزنده و مهربان است . به این انوار حسینى که به شما مى نگرد، نظر
کنید و از آن نور بر گیرید.
در این دم در نفس من شوق به این امر بیشتر شد، بویژه
درباره آنچه که قبلا از علایم ایمان در وجود خود ناامید شده بودم ، آنها را در
وسایل حسینى یافتم و همچنین اعمالى را که فاقد آن بودم ، پیدا کردم و به دو مطلب
دست یافتم که اولى دلیل بر وجود ایمان و مطلب دوم دلیل بر وجود اعمال و عدم بطلان
آنها بود که تفصیل هر یک به این شرح است :
اما مطلب اول :
الف : حسین علیه السلام فرمود: من کشته اشک چشم هستم . نزد هیچ مؤ منى از من یاد نمى شود مگر اینکه براى مصیبت هاى ما غمگین شود و گریه کند. و این از صفات همه انبیاء علیهم السلام است . من این حالت را هنگام شنیدن نام آن حضرت در خود یافتم از این رو به اندکى از ایمان - حداقل در حد رفع جاودانگى در جهنم - در وجودم پى بردم .
ب : آنگاه که ماه محرم و عاشورا فرا مى رسد دچار غم
شده و حزن و اندوه بر من روى مى آورد.
ائمه علیهم السلام نیز چنین بوده اند، و این امر را
دلیل بر وجود اثرى از ولایت ائمه در خود یافتم ، چرا که گفته اند: شیعیان ما کسانى
هستند که از زیادى گل طینت ما آفریده شده اند و به نور ولایت ما عجین گردیده اند،
به آنان مى رسد آنچه به ما مى رسد. و اخبار نیز دلالت بر این معنا دارد که هر گاه
محرم مى شد، آثار گریه و اندوه بر هر یک از امامان عارض مى گردید.
هیچ کس در ایام محرم امام صادق علیه السلام را خندان
ندید و حضرت رضا علیه السلام در همه ایام عاشورا غمگین و محزون بودند و رنگ حضرت
در اثر مصیبت حسین علیه السلام متغیر بود. حضرت در مجلس عزاى حسینى مى نشست و
اهل بیتش نیز در پس پرده به عزاى حسینى مى نشستند. هر گاه کسى برایشان وارد مى شد
و اهل شعر بود، دستور مى دادند درباره امام حسین علیه السلام مطلبى انشاء کند.
چنانچه در قضیه دعبل خزاعى آمده است ، و اگر کسى نبود حضرت خود مصائب جدش را یاد
مى کرد.