حسین کریمی

شهید مجتبی نجاری، خطخطی‌های حسین کریمی

حسین کریمی

شهید مجتبی نجاری، خطخطی‌های حسین کریمی

نویسندگان
آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «خطخطی (دیگرچیزها)» ثبت شده است

شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ب.ظ

برای آن «بعضی‌ها»

«بعضی‌ها» به صورت خیلی کمرنگ در زندگی‌هامان حسابی پررنگ‌اند؛

و البته که این اصلاً محال نیست...!

 

آنجا که گیر کرده‌ایم و یا آنجا که نزدیک بوده گیر کنیم و خبردار هم نیستیم ازش؛ آن «بعضی‌ها» پیدایشان می‌شود و بعد که رفع گیر شد همینطور یواشکی و بی‌سروصدا کمرنگ می‌شوند و شاید کمرنگشان می‌کنیم و ما دوباره سفت می‌چسبیم به پررنگ‌هایی که اگر کلاهمان را قاضی کنیم؛ سر بزنگاه و حین گیر افتادنمان خیلی هم رنگی نداشتند.

 

یا مثلاً اگر همه را رنگین‌کمان حساب کنیم؛

ما از هفت رنگ به پنج‌تاش محتاجیم و به کارمان می‌آیند و با دو تاش حال می‌کنیم؛

آن «بعضی‌ها» آن دو تا را ندارند و آن پنج تا را دارند و ما نمی‌فهمیم! چون که فقط به فکر آن دو تا رنگی که باش حال می‌کنیم هستیم و آن «بعضی‌ها» دلشان نمی‌آید که آن پنج تا را از ما دریغ کنند تا ارزششان را بفهمیم...

 

می‌ترسم که برای نگاه کردن به آن «بعضی‌های» زندگی‌هایمان ناگهان خیلی زود دیر شود.

۲ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۴۷
حسین کریمی
دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۳۲ ب.ظ

انقلابی‌ترین کار ممکن...

انقلابی‌ترین کار ممکن...

 اینکه فتنه 88 بیش از یک نیم سال طول کشید و سطح گسترده‌تری از حد انتظار را در لیست خواص مردود جای داد و برخلاف سال 78، خطبه های مهم نماز جمعه امام خامنه‌ای هم آتش این بساط امریکایی-اسرائیلی را خاموش نکرد؛ این را به ذهن می‌رساند که شاید این فتنه زورش خیلی زیاد بود و یک جورهایی زورمان به او نمی‌رسید...

۸ نظر ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۷:۳۲
حسین کریمی
دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ

عشق، مشت و مال و آب‌معدنی...!

عشق، مشت و مال و آب‌معدنی...!

 

شنیده‌ام و بعضاً دیده‌ام که بلیط اتوبوس تهران - مهران را از ۳۰۰۰۰ به ۱۳۰۰۰۰ تومان رسانده‌اند و آب معدنی را ۱۵۰۰ تومان فروختند.

شنیده‌ام و بعضاً دیدم از التماس‌هایی که برای یک شب خوابیدن در خانه‌هایشان و تناول از طعامشان بود.
شنیده‌ام و دیده‌ام هله بزوار و موکب‌ها و مشت و مال‌ها و احترام ویژه به زوار غیر بومی و دیده‌ام آدم‌هایی که تا صبح مراقب بودند اگر کسی آب خواست تشنه نماند خدای ناکرده...
دیده‌ام خیلی چیزهایی که گفتنش مزه‌اش را می‌برد و بگذریم...!

شنیده‌ام و دیده‌ام شهرتمان به میهمان نوازی و تفاخرمان به عشق حقیقی اهل بیت و نکوهش عرب‌پرستی و محبت توخالی اعراب را...


خاطرات خاطره دلنوشته سفر اربعین زیارت پیاده روی نجف تا کربلا مرز مهران سفرنامه خدمت زوار

۵ نظر ۰۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۴
حسین کریمی
جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۳۷ ب.ظ

شما سیاهید...

شما سیاهید؛

و با ما خیلی دور،

البت

اگر از این سمت نقشه نگاه کنیم؛

نزدیک‌تر می‌شوید؛

هرچه هست؛

بی.آر.تی امام علی نزدیک شما ایستگاه ندارد؛

شنیده‌ام با تاکسی رانی بسته‌اند ایستگاه‌هایشان را...

۲۴ نظر ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۳۷
حسین کریمی
سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۹ ب.ظ

من دیوانه و تو ذوالفنون

روزی شاه عباس از راهی می گذشت. درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده است و چنان خود را جمع کرده که به اندازه ی گلیم خود درآمده. شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند...

"این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست" استثناء هم دارد گویا. عباسی گفت: "آن کسی که می گوید دیوانه علی اکبر است را ببرید و در تیمارستان بستری کنید." هی... تو برو و همان تئوری پردازی هایت را کامل کن؛ تو را چه به تحلیل جنون بر اباعبدالله...

۴۱ نظر ۱۲ آذر ۹۲ ، ۲۱:۳۹
حسین کریمی
پنجشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۵۴ ب.ظ

هیئت یا سایر!؟ مسئله این نیست!

یکی از انحرافات و خطرات بزرگی که غالباً در مسیر تعاملات و حرکتهای جمعی رخ می نماید، عدم همه جانبه نگری و توقف در یک یا چند قالب و روش تجربه شده و اصرار بر صحیح و کامل بودن آنها و بدتر از آن نفی و نهی روش های دیگر است .

هنگامی که به تحلیل فرهنگی جامعه می پردازیم این امر مشهود است که عده ای سخت مشغول ایجاد شکاف بین نهاد های فرهنگی گوناگون فعال از جمله هیئات و سایر نهادهای فرهنگی (مثل بسیج، مساجد و ...) هستند.

آری؛ شاید شما هم با اندک تأملی که در این مسئله خواهید داشت، تصدیق می نمائید که متأسفانه چنین معضلی در فضای فرهنگی وجود داشته و هر روز که می گذرد دامنه این گسل فکری بیشتر شده و چه بسا باعث رانش و ریزش بخشی از استعدادها و ظرفیت های جامعه مؤمنین شده است.

۱ نظر ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۵۴
حسین کریمی
چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۶ ب.ظ

داداش مجتبای گلم… (شهید مجتبی نجاری)

داداش مجتبای گلم

یک سال و چند ماه پیش بود که مجتبی نجاری، در یک دوره آموزشی از میان جمعمان پرکشید و به درجه رفیع شهادت نائل شد. متن زیر چند خاطره کوتاه است از زندگی شهید مجتبی نجاری، خادم هیئت کربلا و از اعضای فعال گروه جهادی راه کربلا و از ساکنین شهرک شهید محلاتی...

۳۳ نظر ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۱۶
حسین کریمی
شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۲ ق.ظ

تمام شد

1

مسخره مان میکنند که به احمدینژاد رأی میدهیم؛ میگویند پیاده روها را دیوار کشی میکند و اسم سمند را میگذارد ذوالجناح. فیلم تبلیغاتی احمدینژاد برای دور دوم انتخبات84، نام کامل و صحیح محمود احمدینژاد را چندبار اعلام میکند. دور اول بسیاری از طرفدارانش اسمش را اشتباه نوشته بودند. شب انتخابات هزار صلوات نذر کردم و فرستادم و خیلی ها هم مثل من. سوم تیر 84، محمود احمدینژاد برگزیده شد برای ریاست جمهوری اسلامی ایران.

ذوق داشتیم برای تنفیذ؛ دکتر خم شد و بوسید دست رهبر را...

شد آنچه باید میشد...

2

«با کمال افتخار اعلام می‌کنم که از امروز کشور عزیز ایران در زمره‌ی کشورهای تولید کننده‌ی صنعتی سوخت هسته‌ای قرار می‌گیرد و اینجانب به عنوان خادم ملت این دستاورد بزرگ را به محضر رهبری فرزانه‌ی انقلاب و به ملت عزیز ایران و همه‌ی ملتهای آزاده‌ی جهان تبریک می‌گویم.»

۸ نظر ۱۹ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۲
حسین کریمی