شما سیاهید...
شما سیاهید؛
و با ما خیلی دور،
البت
اگر از این سمت نقشه نگاه کنیم؛
نزدیک‌تر می‌شوید؛
هرچه هست؛
بی.آر.تی امام علی نزدیک شما ایستگاه ندارد؛
شنیده‌ام با تاکسی رانی بسته‌اند ایستگاه‌هایشان را...
هرچه هست؛
حمل‌ونقل عمومی به شما نمی‌خورد
و حمل و نقل خصوصی دود را زیاد می‌کند؛
و برای حل این معضل باید از شهر برویم...
شما سیاهید؛
و استیلتان با ما متفاوت است
شاید برای همینست که در صدا و سیمای من جایی ندارید؛
صدا و سیمای من را "سونگ ایل گوک" گرفته؛
با یک نقشه نظامی حساب شده؛
یکبار جومونگ می‌شود و یکبار نوه‌اش و یکبار شخصیت بد داستان
و البته که هر بار جایش در صدا و سیمای منست
و جای شما نیست
شما سیاهید
و خانه طراحان انقلاب اسلامی هم برایتان پوستر نمی‌زند؛
تا شهرداری به ابعاد پل چاپش کند
و من پشت ترافیک،
قبل از آنکه بیسکوییت چهاربسته هزار بخرم،
نگاهش کنم و سرم را تکان دهم و حوصله ام سر نرود…
برخی از اینجایی‌ها،
"دوره بصیرت" رفته‌اند
و دارند شمر زمانه‌شان را به خوبی می‌شناسند؛
و هنوز پیدایش نکرده‌اند؛
به خود زحمت نمی‌دهند هفت هزار کیلومتر آن‌ورتر را جستجو کنند؛
شاید پیش شما باشد؛
شمر زمانه‌شان...
دیگرانی از ما،
مختصات قاتل بروسلی را زده‌اند!
در یک جزیره دورافتاده
و دست از سرش برنمی‌دارند...
شما سیاهید؛
و دارید برای دینی که من ادعایش می‌کنم می‌میرید؛
له می‌شوید؛
و زیر دست و پای صلیبی‌ها،
قطعه قطعه شدن هم را رصد می‌کنید
ای سیاهان آفریقای مرکزی
بی جهت مرا یاد "جون" می‌اندازید؛
پیش از آنکه "بلال حبشی" را برایم تداعی کنید؛
و شاید برای همینست؛
که شما سیاهید...
پوستر از حسین علیمحمدی است.
بی پلاک
